مروارید نهم و دهم
سلام نانازی مامان
مبارکت مباشه پسرم به سلامتی نهمین و دهمین دندونت هم نمایایان شد اما دندون آسیاب درآوردی عزیزم
آخه یه نظمی یه ترتیبی یه ردیفی گفتن این چه وضع دندون دراوردنه من فدات شم ؟؟؟؟!!!!
حدودا 20 روز پیش یه روز خیلی تب داشتی که مجبور شدیم با استامینوفن آرومت کنیم که بعدشم خوب شدی اما من هرچی نگاه کردم اثری از دندون نبود که نبود اما خداییش ته دهانت نگاه نکردم چون اصلا فکرشم نمی کردم قبل از دندونای نیشت دندون آسیاب دربیاری
دیروز وقتی که دوتایی مشغول بازی بودیم و تو هی میخندیدی دیدم بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــله دو تا از دندونای آسیاب کوچیکت سمت پایین اومده بیرون و من خبر ندارم ، البته چقد خوب بود اگه همه دندوناتو به این راحتی درمیاوردی و اذیت نمیشدی عزیز دلم
خب بگذریم ، چهارشنبه هفته قبل رفتیم نوراباد پنج شنبه هم رفتیم جوزار جمعه هم با دایی حسین خاله معصومه رو بردیم اقلید ناهار هم اومدیم صفا شهر شب هم برگشتیم سروستون این دوسه روزه هم من و پسری تو خونه بابایی هم طبق معمول سر کار
از بس نگران وزنت بودم دوجای دیگه هم بردم وزنت کردم که هر دوتا وزنه 12 کیلو و 100گرم رو نشون دادن و خیالم راحت شد که کمبود وزن نداری عسسسسسسسیسسسسسسم
الان هم ساعت 1 و 35 دقیقه بامداده و پدر و پسر خوابیدن و مادر در حال ثبت خاطرات وروجک نازش
خوابای خوب خوب ببینید عزیزای من
یه چنتایی عکس برات میزارم در ادامه مطلب
این عکسارو هم صفاشهر گرفتیم